5 روشی که اقتصاد ازدواج را تضعیف می کند
بر اساس گزارشی که مرکز تحقیقات پیو در فوریه 2014 منتشر کرد، در حالی که تعداد ازدواجهای جدید از زمان پایان رکود شروع به افزایش کرد، درصد کل افراد بالغ متاهل به 50.5 درصد کاهش یافت که پایینترین سطح آن تا کنون است. بیست درصد از بزرگسالان. سن 25 سال یا بیشتر هرگز ازدواج نکرده است، این رقم در سال 1960 فقط 10 درصد بود.
دلایل مختلفی برای کاهش نرخ ازدواج وجود دارد، از جمله تغییرات چشمگیر در هنجارهای اجتماعی و فرهنگی. وقتی به نمودار زیر نگاه میکنید، میبینید که بچههای بیبی این اعداد را افزایش دادهاند و برخی طلاق گرفتهاند یا شریک زندگیشان فوت کردهاند، که میتواند بر اعداد تأثیر بگذارد. اما تعدادی از عوامل اقتصادی نیز وجود دارد، برخی کوتاهمدت و برخی بلندمدت که با هم ترکیب شدهاند و این احتمال را افزایش میدهند که آمریکاییها فقط بگویند «من نمیکنم».
بزرگسالان متاهل
1. افزایش نابرابری درآمد به معنای ازدواج کمتر است.
بهبود نابرابر اقتصادی و ناپدید شدن طبقه متوسط آمریکا به این معنی است که تعداد کمتری از آمریکایی ها گره می زنند. از نظر تاریخی، نرخ ازدواج در دورههای نابرابری درآمد کاهش یافته است، زیرا کارگران فقیرتر تمایل دارند کمتر ازدواج کنند و بیشتر طلاق میگیرند.
این روند در واقع به نابرابری کمک می کند، زیرا زوج های متاهل از نظر مالی وضعیت بهتری دارند. مجردها باید سهم بیشتری از بودجه خود را صرف اموری مانند غذا، مسکن، مالیات، مراقبت از کودکان و بیمه سلامت کنند.
2. زنان دیگر برای امنیت مالی نیازی به شوهر ندارند.
هنوز یک شکاف دستمزد واضح بین مردان و زنان وجود دارد، اما برای زنان جوان و زنان مجرد کمتر است. برای زنان مجرد و متمرکز بر شغل، این می تواند یک مورد قانع کننده برای عقب انداختن عروسی یا صرف زمان کمتری برای یافتن همسر ایجاد کند. صبر کردن تا بعد از 30 سالگی برای ازدواج می تواند بیش از 18000 دلار برای زنان درآمد داشته باشد.
مطالب مرتبط: اقتصاد ازدواج: برای عشق و پول
مقاله ای در سال 2013 از MIT استدلال می کند که "افزایش پیشرفت تحصیلی، کاهش شکاف جنسیتی، و کنترل بیشتر زنان بر انتخاب های باروری - ارزش اقتصادی ازدواج را برای زنان کاهش داده است."
3. افراد بیشتری طلاق می گیرند.
درصد افرادی که درخواست طلاق می دهند از زمان رکود هر سال افزایش یافته است. این ممکن است خبر بدی برای ازدواج باشد، اما نشانه مثبتی برای اقتصاد است. بر اساس مقاله اخیر یکی از استادان دانشگاه مریلند، طلاق در طول رکود کاهش می یابد و به عنوان یک بهبود اقتصاد افزایش می یابد.
حتی آنهایی که هنوز ازدواج نکردهاند، از قبل به جدایی فکر میکنند و این موضوع چه تاثیری بر وضعیت مالی آنها خواهد داشت: تقریباً دو سوم وکلای طلاق میگویند که شاهد افزایش قراردادهای پیش از ازدواج بودهاند.
4. وام های دانشجویی در راه است.
علاوه بر به تعویق انداختن خرید خانه یا ماشین، برخی از آمریکاییهایی که وامهای دانشجویی دارند، ازدواج را نیز به تاخیر میاندازند. یک مطالعه اخیر توسط موسسه حسابداران عمومی آمریکا نشان داد که 15 درصد از کسانی که بدهی دارند تصمیم گرفته اند برای ازدواج صبر کنند.
زوجها میخواهند وضعیت مالی خود را تقویت کنند و با شرایط مالی مناسب ازدواج کنند. آنها همچنین ممکن است نتوانند هزینه عروسی را بپردازند. طبق سایت برنامه ریزی عروسی The Knot، میانگین جشن در سال 2014 بیش از 31000 دلار هزینه داشت.
مطالب مرتبط: برای ثروتمندتر، برای فقیرتر: شکاف رو به رشد ازدواج
5. وقتی با پدر و مادرتان زندگی می کنید، پیدا کردن «یک» سخت است.
به لطف پرداخت بدهیها، افزایش اجاره بها، و بازار کاری که اکنون پس از چندین سال کند شروع به رشد کرده است، برای بزرگسالان جوان عادی شده است که پس از کالج، لانه والدین را مجدداً آباد کنند.
زندگی در خانه ممکن است باعث صرفه جویی در پول هزاره ها شود، اما هیچ لطفی به آنها در مدار دوستیابی نمی کند. یک مطالعه Trulia نشان داد که فقط 5 درصد از بزرگسالان مجرد با شخصی که با والدین خود زندگی می کند قرار ملاقات می گذارند.
این مقاله در 30 مارس 2015 به روز شده است.